
↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓
فرمت فایل: word
(قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:17
قسمتی از متن فایل دانلودی:
مقدمه
روابط انسانى در مدرسه و محيط آموزشى، بر اساس اهداف تعليم و تربيت شكل مىگيرد. اهداف تعليم و تربيت، در پيوند با اهداف خانواده و جامعه است و همراه با ديگر نهادهاى اجتماعى مقصدى جز پرورش انسان براى رسيدن به قرب خدا ندارد.
مراكزى كه تحت عنوان مراكز آموزشى شناخته مىشوند مانند: دبستان و دبيرستان و دانشگاه، در انديشه تربيتى اسلام، عهدهدار تعليم و تربيت همزمان هستند. رسالت اين گونه مراكز رسالت انسان سازى است و انسان سازى شغل انبياء و اوليا بوده است. آموزشگاه اسلامى خود را موظف به پرورش انسانهاى الهى مىداند و اهداف خود را به مقاصد آموزشى صرف محدود نمىسازد؛ چرا كه تكليف خود را تلاش براى تحقق اهداف دين مىداند:
هوالذى بعث فى الاميين رسولا منهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمة؛
(۲۶۹)
اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت، تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به ايشان بياموزد.
هدف پيامبر گرامى اسلام (ص) تزكيه نفوس و تعليم كتاب و حكمت بوده است. بنابراين مراكز آموزش اسلامى نيز نمىتوانند از تزكيه و پرورش انسانها چشم پوشى كنند و به آموزش مفاهيم و اصطلاحات بسنده كنند.
اگر معلمان و متعلمان، اهداف آموزش و پرورش اسلامى را بشناسند و تحقق آن اهداف را در ساخت فرد و جامعه اسلامى ضرورى بدانند، تلاش براى تحقق آن اهداف را وظيفه شرع و اخلاقى خود خواهند شمرد. بنابراين، شناخت اجمالى اهداف تعليم و تربيت اسلامى مىتواند ما را به اخلاق آموزشى در اسلام نزديك سازد.
اهداف تعليم و تربيت اسلامى عبارت است از:
۱ - آموزش مفاهيم و معارفى كه براى سلوك الى الله و تحقق اهداف انسان سازى اسلامى ضرورى است؛
۲ - ايجاد زمينه كسب مهارتها و عادات اخلاقى مناسب با هدف غايى انسان
۳ - آموزش اطلاعات لازم براى زندگى در جامعه اسلامى
۴ - آموزش علوم و معارفى كه جامعه اسلامى به آن نياز دارد
۵ - ايجاد مهارتهاى لازم در كاربرد آموزههاى علمى
۶ - ايجاد انگيزه و توانايى كشف نادانستهها در عرصههاى مختلف معرفت بشرى.
با توجه به اين اهداف مىتوان قلمرو فعاليت مراكز آموزشى را به دو حوزه مرتبط با هم تقسيم كرد: آموزش و پرورش عام و آموزش و پرورش خاص.
آموزش و پرورش عام، شامل همه فعاليتهاى آموزشى و پرورشى مىشود كه براى پرورش انسان مؤمن، متخلق به اخلاق الهى و سالك الى الله لازم است. اين فعاليتها درباره همه فراگيران دانشآموزان و دانشجويان اجرا مىشود.
آموزش و پرورش خاص، فعاليتهاى آموزشى و پرورشى مربوط به علوم و صنايع را شامل مىشود.
براى بررسى ارزش اخلاقى فعاليتهاى معلمان و متعلمان، بايد تأثير علم مورد آموزش در تحقق هدف غايى انسان معلوم باشد. پس بايد به دو نكته توجه كرد:
الف. وقتى از تأثير يك علم در تحقق هدف غايى سخن مىگوييم در واقع اين فرض را داريم كه آن علم به عمل در مىآيد. به عبارت ديگر تأثير هر علم در قرب انسان به خداوند تأثيرى عملى است و با به كار گرفتن آن علم آثار آن ظاهر مىشود.
ب. تأثير علوم در تحقق اهداف غايى انسان يكسان نيست. علوم آخرت و مواد درسى مشترك كه در آموزش و پرورش عام تعليم مىشود، تاثير مستقيمى در اين هدف دارد و شرط لازم تقرب به خداوند محسوب مىشود اما علوم مربوط به آموزش و پروش خاص در اين زمينه تأثير غير مستقيم دارند؛ تأثير اين نوع علوم، به نياز اجتماع و كاربرد آن با نيت صحيح وابسته است.
با توجه به دو نكته فوق بايد يادآور شد كه كاربرد علوم مربوط به آموزش و پرورش خاص در قلمرو حاجات دنياى است و تعليم و تعلم مواد درسى آن ميان همه معلمان و متعلمان جهان رواج دارد. نيكوكار و فاجر، مؤمن و كافر، و خوب و بد همه اين علوم را تحصيل مىكنند و در آبادانى زندگى دنيا به كار مىگيرند. تبادل مفاهيم مربوط به اين علوم مشروط بر تصفيه باطن و اخلاص نيت نيست يعنى بدون اخلاص نيز مىتوان اين علوم را كسب كرد و به كار اصلاح امور دنيايى بست.
ولى كاربرد علوم آموزش و پرورش عام در امور دنيايى نيست و مربوط به آخرت است اعمال آخرتى همه نيازمند قصد تقرب هستند و اين قصد بدون باور امكانپذير نيست باور قلبى به مضامين علوم آخرت وقتى حاصل مىشود كه با نيت خالص به كسب علم روى آوريم چرا كه علم مجموعهاى از اصطلاحات نيست، حقيقتى است كه انسان را به لحاظ وجودى رشد مىدهد و به لطف خداوند در دل جاى مىگيرد.
نور علم
علمى كه صلاح آخرت در هر عصرى وابسته به آن است، علم آخرت است. حقايق اين علم ازلى و تغيير ناپذيرند. زمانى مىتوان گفت كسى اين علم را آموخته است كه آثار عملى آن مشاهده شود. بسيار ديده مىشود كه كسانى با اصطلاحات علوم معنوى و آخرتى آشنايند ولى آثار آن علوم در آنها ديده نمىشود. بهترين دليل بر اين كه چنين افرادى وجود دارند، رواياتى است كه عالمان سوء را معرفى مىكنند و آنان را وعده عذاب و آتش مىدهد. از اين روايات مىتوان فهميد كه اطلاق عنوان عالم به اين افراد مجازى است زيرا در روايات ديگرى آثار علم و نجات و رستگارى معرفى شده است. اگر اثر علم رستگارى و حسن آخرت باشد، كسى كه در عالم است نمىتواند جهنمى و بدعاقبت باشد. پس اگر به كسى كه آخرت سوء دارد عالم گفته مىشود از سر مجاز است.
همين مقدار كافى است تا بپذيريم علم همين اصطلاحات و مفاهيم نيست بلكه حقيقتى است كه با مذاكرات علمى به دست نمىآيد. مذاكرات علمى و تعلم فقط زمينه را براى دريافت آن حقيقت آماده مىسازد، ولى علم نورى است كه خداوند به قلوب مؤمنان خالص هديه مىكند.
امام صادق(ع) فرمودند:
ليس العلم بالتعلم و انما هو نور يقع فى قلب من يريد اللَّه تبارك و تعالى ان يهديه؛ (۲۷۰)
علم به زيادى دانش اموختن نيست بلكه نورى است كه خداوند در قلب آن كه هدايش را اراده فرموده وارد مىكند.
اين ديدگاه كه علم به افاضه پروردگار تحقق مىيابد. نقشى كليدى در اخلاق آموزشى دارد.
وظايف طالب علم
دانشجويى كه در پى اين علم است، به هر سخنى گوش و دل نمىسپارد و از هر منبعى علم نمىآموزد و چون جان خود را آماده پذيرايى از غذايى پاك مىكند به تصفيه باطن مىپردازد. براى ان كه نور علم در قلبى بتابد، بايد آن قلب صيقل داده شود پس مجاهده با نفس مقدمه ضرورى كار دانشجوى علم آخرت است.
از امام باقر(ع) روايت شده است كه درباره اين آيه قرآن: فلينظر الانسان الى طعامه فرمودند:
يعنى علمه الذى يأخذ ممن يأخذه؛ (۲۷۱)
مقصود از طعام علم است كه بايدانسان ببيند از كجا دريافت مىكند.
*** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***
02_1570744700_32518_7360_1929.zip0.02 MB |