دسته بندی ها
  • تحقیق و مقالات
    دانلود مقاله با عنوان نگاهي به تاريخچه درياي خزر
     دانلود مقاله با عنوان نگاهي به تاريخچه درياي خزر

    ↓↓ لینک دانلود و خرید پایین توضیحات ↓↓

    فرمت فایل: word

    (قابل ویرایش و آماده پرینت)

    تعداد صفحات:7


    قسمتی از متن فایل دانلودی:

    درياي مازندران، منافع ايران، چشم‌انداز آينده‌
    درياي مازندران، بزرگترين درياچه جهان، ميان ايران و روسيه (اتحاد جماهير شوروي سابق)‌ صرف‌نظر از تحولات و تقسيم‌بندي‌هاي سال 1990 و فروپاشي كمونيسم شوروي واقع شده است. وجود ذخاير غني نفت و گاز و تنوع گياهي و جانوري و نوع ويژه‌اي از ماهي (خاوياري)‌ در اين منطقه و دريا و منابع ديگر به علاوه موقعيت ويژه جغرافياي و ژئوپلتيكي به عنوان حلقه ارتباط ايران با اروپا، از اين دريا يك منطقه پراهميت ساخته و همين معيارها كافي است كه درياي مازندران مورد توجه كشورهاي منطقه و جهان واقع شود. تحولات سياسي و اجتماعي سال‌هاي نخستين دهه 1990 ميلادي به تجزيه شوروي سابق منجر شد و از مجموعه 15 جمهوري جدا شده از بدنه اين كشور، سه مورد در ساحل دريا واقع شده‌اند. اين رويداد چالش‌هاي جديدي را فراروي ايران و روسيه به عنوان 2 قدرت عمده كه شمال و جنوب درياي مازندران و تمام سواحل آن را در اختيار داشتند، قرار داد.

    درياي مازندران در تاريخ با نام‌هاي گوناگون قابل شناسايي بوده است از جمله درياي كاسپين (Caspienne) كه نام اقوامي ساكن در سواحل اين دريا بوده است. خزرها نيز اقوامي ترك و جزيي بودند كه در اين منطقه سكونت داشتند، اما گستردگي و نفوذ آنها تا اين حد نبوده كه بتوان نام آنها را بر اين دريا نهاد. درياي طبرستان برگرفته از اقوام تپورهاي بوميان ايران، درياي مازندران به علت سواحل طولاني با استان مازندران، درياچه آبسكون، گرگان، خراساني، جيلي، ساري، گيلان و انزلي، ساير نام‌هايي بودند كه روي اين درياچه گذاشته شده‌، ليكن با تمام اين تفاسير اين دريا بيش از هر موضوعي با نام بوميان فلات ايران، تپورها و كاسپي‌ها و سپس اقوام آريايي‌ قابل شناسايي است كه در تمام برهه‌هاي تاريخي اين نام‌هاي ايراني را براي خود حفظ كرده و اسناد كهن و معاصر بر آن گواهي مي‌دهند. روسيه نيز قرن‌ها پس از اسلام، به وجود درياي مازندران پي برد و همزمان با شكل‌‌گيري امپراتوري‌هاي استعماري قرن پانزدهم ميلادي، چنان‌كه در مورد سرگذشت خليج هميشه پارس ديديم، با درياي مازندران آشنا شد و به اين منطقه آمد.

    كهن‌ترين اسناد تاريخي و منابع يوناني، هرودوت، استرابون، ارسطو، پلوتارك و ... از درياي مازندران نام برده‌اند و آن را دريايي جدا و مستقل از آب‌هاي آزاد دانسته‌اند. منابع ايران‌ ‌اسلامي نيز همانند طبري، مسعودي، حمدالله مستوفي، ابن‌اثير و ديگران درباره نام‌ها و موقعيت و منابع درياي مازندران و پيوستگي آن به ايران مطالب فراوان و مستند به دست داده‌اند. بنابراين ساكنان بومي فلات ايران در مازندران و گيلان و اقوام آريايي كه بعدها به اين منطقه آمدند، نخستين ساكناني بودند كه سواحل دريا را در تملك خود گرفتند و همزمان با شكل‌گيري دولت و حكومت توسط آرياييان، ايران بر اين دريا مسلط شد. براساس منابع و متون كهن ايران همانند اوستا و منابع يوناني و اسلامي عمده‌ترين اين اقوام ايراني عبارت بودند از تپورها، كادوس‌ها، كاسپي‌ها، آريايي‌ها، ديلم‌ها، گيل‌ها، آمورها، هيركاني‌ها و آلباني‌ها . البته برخي اقوام غيرايراني هم در مقاطعي قسمت‌هايي از سواحل درياي خزر را به تصرف درآورده‌اند همانند هياتله، ترك‌ها، ماساژها، سكاها، خزرها، مغول‌ها، تيموريان و...

    دوران پس از اسلام‌

    با ضعف ساسانيان، ترك‌ها كه در غرب ايران كم‌كم قدرت يافته بودند، سلطه بر اين مناطق امپراتوري را در شرق مناطق روم تشكيل دادند و پس از آن درياي مازندران را مورد تهديد قرار دادند. سپس به سواحل آن دست يافتند به طوري كه همزمان با طلوع اسلام (حدود 600 ميلادي)‌ شمال درياي مازندران به تصرف كامل تر‌ك‌ها درآمد و جنوب همچنان در مالكيت ايران بود. پس از فتوحات و گسترش اسلام به اين منطقه و با پيوستن ترك‌ها و اهالي منطقه به اسلام، درياي مازندران تحت سلطه مسلمانان قرار گرفت و قفقاز به عنوان يكي از مراكز عمده اداري خلافت اسلامي درآمد. نخستين يورش روس‌ها به سواحل درياي مازندران در سال 908 ميلادي (295 ه )‌ همزمان با حكومت اميراسماعيل ساماني ثبت شده است. بررسي تقابل روسيه و ايران در درياي مازندران براي ما اهميت دارد و محور گفتار ما بر همين اساس است، زيرا اين دو قدرت طرف‌هاي اصلي حاكميت درياي مازندران را تشكيل مي‌دهند در سال 943 ميلادي (ا323 ه ‌) روسيه كم‌كم سواحل غربي را متصرف شد. ابن‌اثير، ابن‌مسكويه و ساير مورخان اسلامي به سلطه تدريجي روس‌ها اشاره كرده‌‌اند. پس از رهايي از سلطه مغولان، روس‌ها عملا حاكميت شمال و شمال شرق و غرب درياي مازندران را در دست گرفتند.

    پس از مغولان تيمورلنگ بر ايران، روسيه و درياي مازندران مسلط شد و تغييرات و اقداماتي را در جغرافياي منطقه‌ ايجاد كرد در يك توصيف كلي از اوضاع اين سال‌هاي منطقه مي‌توان گفت: در عصر پس از يورش مغول، موقعيت درياي مازندران دگرگون شد. روس‌ها و ترك‌ها در سواحل مختلف دريا سكني گزيدند. با فتح قسطنطنيه به دست سلطان محمد فاتح در سال 1453‌ ميلادي، شرايط نوين بر روابط شرق با اروپا حاكم شد به طوري‌كه پس از اين واقعه روس‌ها از اروپا بريدند و به جرگه دولت‌هاي آسيايي پيوستند در دوره حكومت ايوان مخوف (ايوان چهارم)‌ كه اميران مغول حاكم برروسيه (اردوي زرين‌ها)‌ از روسيه بيرون رانده شدند، روس‌ها رفته‌رفته بر درياي مازندران، قفقاز و آسياي مركزي سلطه يافتند. به عبارتي حاكميت سلسله تزارها در روسيه آشكار شد كه با ترك‌هاي عثماني سني وضعيت نويني را به‌وجود آوردند.

    در اين زمان و با روي كارآمدن پطر كبير، آمال و آرزوهاي روس‌ها آن‌گونه كه در وصيت‌نامه وي نيز آمده دستيابي بر آب‌هاي گرم خليج پارس و تسلط بر درياي مازندران و ايران بود. از اين به بعد روسيه به يك امپراتوري توسعه‌طلب و متجاوز تبديل شد، از سوي ديگر قدرت يافتن ترك‌هاي سني عثماني با دولت صفويه شيعي، ايران را همزمان در 2 جبهه واگر تاخت‌وتازهاي ازبك‌ها و ديگر اقوام شورشگر را هم به معادله فوق بيفزاييم، در چند محور درگير مي‌ساخت. در حالي‌كه پطر كبير درياچه مازندران را «درياچه داخلي تزار»‌ ناميده بود‌، با مرگ او و به قدرت رسيدن نادر‌شاه در ايران اقتدار ملي و تسلط ايران بر سرزمين‌هاي آبي و خشكي خودش تا مدتي زنده شد و توسعه طلبي روس‌ها تا مدتي متوقف گرديد و سواحل درياي مازندران مدتي را در آرامش سپري كرد.

    با مرگ نادرشاه افشار، اقتدار ملي ايران متزلزل شد و انديشه تشكيل نيروي دريايي براي ايران از سوي او ‌ كه اقداماتي هم در اين زمينه و با همكاري جان آلتن انگليسي‌ (John Alten) كه براي نادر كشتي‌هاي تجاري و جنگي ساخت عقيم ماند و روس‌ها دوباره براي دست‌اندازي به درياي مازندران يورش آوردند اين وضعيت تا زمان جنگ‌هاي ايران و روس ادامه داشت.

    ضعف پادشان صفوي و هجوم افغان‌هاي گرسنه به اصفهان موجب شد روسيه حتي بندر انزلي و بنادر جنوب درياي مازندران را در ايران اشغال كند و آنها را در كنترل خود بگيرد. 1724 م‌ به‌طوري كه يك‌سال بعد 1725 م‌ گيلان و مازندران را هم تصرف كرد، اما چنان‌كه گفتيم نادرشاه اين وضعيت را به‌طور موقت تغيير داد.

    دوران معاصر

    بررسي تحولات، روند حاكميت و سهم و رژيم حقوقي ايران از درياي مازندران در قرن اخير بسيار اهميت دارد به‌طوري كه چشم‌انداز آينده منافع ايران بر مبناي اين سير تاريخي رقم خواهد خورد. البته اين بستگي به ميزان تلاش، پيگيري، جديت و چانه زني مسوولان كشور بر سر منافع ملي و تعيين رژيم حقوقي دريا با توجه به ميزاني از سوابق و سواحل دريا كه در اختيار ايران است، دارد. درست است كه امروزه استدلال مي‌شود نظم نوين جهان وضعيت و مسائل و حاكميت گذشته دولت‌ها ‌ ملت‌ها را مدنظر قرار نمي‌دهد، اما تحولات دهه 90 و فروپاشي شوروي و سربرآوردن جمهوري‌‌هاي زياده‌خواه كه آلت دست ايالات متحده آمريكا نيز هستند، ربطي به ايران ندارد و ايران از حقوق خود نبايد و شايسته نيست كوتاه بيايد.

    *** متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است ***

    فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

    11_1570617002_32416_7360_1532.zip0.04 MB
    پرداخت و دانلود محصول
    بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
    مبلغ قابل پرداخت : 7,900 تومان پرداخت از طریق درگاه
    انتقال به صفحه پرداخت